دیکشنری
داستان آبیدیک
job oriented
d͡ʒɑb ɔɹientɪd
فارسی
1
عمومی
::
وظیفه گرا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
JOB CONTROL LANGUAGE
JOB CONTROL STATEMENT
JOB COST RECORD
JOB COSTING SYSTEM
JOB DESCRIPTION
JOB DISSATISFACTION
JOB EMBEDDED
JOB ENGAGEMENT
JOB ENHANCEMENT
JOB ENTRY
JOB INSTRUCTION TRAINING
JOB LOT
JOB MANAGEMENT
JOB ORDER COST SHEET
JOB ORDER COSTING SYSTEM
JOB ORIENTED
JOB ORIENTED COMPETENCY
JOB PROCESSING
JOB PROFILE
JOB QUEUE
JOB SCHEDULER
JOB SHOP
JOB SHOP SCHEDULING
JOB STATUS
JOB STREAM
JOB TASK
JOB TO BE DONE VIEW
JOB’S OCCURRENCE
JOBATION
JOBBER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید